عطـــــــــــاعطـــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

حبه انگور مامان و بابا

پسرک شیرین زبون مامان

1392/4/30 4:45
نویسنده : مامانی
418 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه

چقدر شیرین زبونی عسلم.

ماشالا هر کلمه رو زودتر از اونی که فکرشو بشه کرد یاد میگیری.

باید زود زود بیام برات بنویسم.

البته تو گوشیم یادداشت میکنم تا یادم نره.

هواپیما: آمادی

به جارو برقی میگی ام ام.چون سوارش میشی.مامان جونم نشونت داده با جارو چیز میزو میکشه میگه آم کرد یعنی خورد تو هم دست برنمیداری باز کنین آم کنه.دستمال میاری میگیری جلوش.

حالا خوبه خودتم میترسی تا روشن میشه یه متر میپری هوا...خخخخخخ

 

به شدت علاقمند به دم و دستگاه هستی مخصوصا اونایی که صدا میدن.مثل چرخ گوشت و غذا ساز و...بزورم میگی روشن کنین.

عروسک بازی دوست داری و ملافه میپیچی دور عروسک باهاش میخوابی.اینم مامان جون یادت داده.

الهی همیشه زنده باشه.هیشکی مثل اون با حوصله با تو بازی نمیکنه.حتی اگه مریض باشه طفلی.آخه عاشق توئه....

امروزم تو هایپر مارکت افتاده بودی دنبال یه دختربچه داد میزدی نی نی.میخواستی عروسکشو از بغلش بگیری.

ایندا.اوندا: اینجا اونجا

دداخ: گداخ= بریم

افتا: افتاد

از بس چیز میز مخصوصا آب رو زمین ریختی و من هر بار به حالت سوالی میگم ریختـــــــی؟؟

تو هم تا میریزی گردنتو کج میکنی زل میزنی بهم میگی :ریتتی؟؟؟؟: ریختی؟؟قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)