عطـــــــــــاعطـــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

حبه انگور مامان و بابا

پـــــســــــرکــــــــــم...

1390/7/21 3:14
نویسنده : مامانی
255 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

سایت آپلود عکس و آپلود سنتر فایل ایران بلاگ !خوش آمدید, مکانی برای آپلود، نمایش و اشتراک گزاری </span><span style=

 

 

مامانی خوبــــــــــی؟؟؟؟؟

آقای دکتر که گفت خوبی.

آره امروز رفتیم بازم شما رو دیدیم.البته من که خوب نتونستم ببینم بابایی دیدت.

آقای دکتر که همینجوری مشخصاتو میگفت بنویسن گفت Male

فهمیدم پسری.

بعد پرسید بهتون گفتن که پسره دیگه......؟؟؟

پسرم قند عسلممممممم

بیروناومدنی عکساتو دیدم چیزیت مشخص نیست برای من.میخوام دوباره برم یه سونودیگه که هم مطمئن بشم هم ببینمت خودم.دلم برای دیدنت یه ذره شده.

اولین کسی که فهمید پسری منو بابات بودیم.بعد خاله و شوهرش که با ما بودن.

بعد رفتیم خونه مامانی و بابایی .اول به بابایی و دایی ت گفتیم چه ذوقی کردن.

مهمون هم که داشتن مهمونا هم فهمیدن دیگه.ازمون شیرینی خواستن وبابایی رفت گرفت.

الهی مامان دورت بگرده پسر گلم.....

ایشالا سالم باشی و تو هر دو دنیا عاقبت بخیر شی.فقط همینو از خدا میخوام.البته چیز زیادیه.هههه

جز خوشبختیت آرزوی دیگه ندارم مامانی.

آقا بابا و بابات پسر دوست داشتن به آرزوشون رسیدننننن.

حالامن شدم عروس پسر زا.تو هم نوه اول پسری خانواده بابایی.و صد البته قند عسلکه اسم اونا رو یدک میکشی و مهمتر از اون اینه که سید هم هستی.

حالا کم کم باید بفکر انتخاب اسم باشیم.

ایشالا همیشه سلامت باشی و خوشبخت.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

عمه ي آتنا
21 مهر 90 7:40
ishala ke nintun salem be donya miad
سارا
22 مهر 90 14:47
سلام مهتاب گلمممممممممممممممممممممم خیلی مبارک باشه خانمی انشا الله که قدم گل پسرت خیر باشه حالا دیدی حدسم درست بود.؟بهت که گفته بودم نی نی پسره خیلی خوشحال شدم
وفا(مامانهای تبریزی)
26 مهر 90 17:04
عزیزم مبارکه